مسجد واسطه خیرین و نیازمندان محل
یکی از مهمترین کارکردهای مسجد، توجه و رسیدگی به امور نیازمندان و فقرای جامعه است. مسجد به واسطه آنکه میتواند به شیوه صحیح و از طریق کانالهای مطمئن، فقرای محله را شناسایی کند و محرم ایشان باشد بهترین پایگاه رسیدگی به احوال محرومین و سامان دادن به مشکلات ایشان است.
در آستانه روز احسان و نیکوکاری ایدهای را از مسجد سیدالشهدا معرفی میکنیم که توسط حجتالاسلام عبدالهی به اجرا درآمده است. مسجدی که همه آن را به مکانی برای هدیه سیسمونی برای فرزند زوجین جوان میشناسند اما وقتی وارد مسجد میشوی، اهالیاش را در همه امور پاسخگو میدانی...
مهربانی در مسجد موج میزند
شنیده بودیم مسجد سیسمونی هدیه میدهد اما امام جماعت مسجد که وارد شد حساب کار دستمان آمد که در اینجا اهدای سیسمونی به زوجهای جوان نیازمند تنها بخشی از فعالیتهای انسان دوستانه این مسجد بود. چون آنطور که به نظر میرسید خیرین این مسجد در تلاشاند تا هر آنچه که از دستشان بر میآید انجام بدهند. اما از آنجایی که این مسجد در یک منطقه تقریبا فقیرنشین قرار دارد تعداد نیازمندها زیاد و تعداد خیرین کم است. بنابراین کمکها نیز محدود میشود و اینجا اولویتبندی است که حرف اول را میزند. در این مسجد تا این اندازه مهربانی موج میزند.
حکایت کیسههای آبی رنگ
آقای عبدالهی یک به یک از خانمها میگیرد و سهم هر کدام که پول نانشان است را داخل کیسهها میگذارد و به آنها میدهد. حکایت کیسههای آبی را که میپرسیم آقای عبدالهی میگوید: «کیسههای آبی پول نان است. مردم کفارههایی که ما میدهند را اجازه داریم بین همین خانوادهها توزیع کنیم.
به کسانی که این پول را میدهیم میخواهیم فقط با آن نان بخرند و نمیشود با این پول هیچ چیز دیگری خرید. به همین دلیل برای آنکه این پول با پولهای دیگرشان قاطی نشود داخل کیسه میگذاریم و به هر خانواده بسته به تعدادشان که فرق میکند از ١٦-١٧ تا ٤٠-٤٥ هزار تومان پول نان داخل کیسهها میگذاریم. با این کار لااقل میدانیم پول نان دارند. قبلا این پول را در پلاستیک میگذاشتم. چند ماه پیش یک خانوم وقتی پول نان را به او دادم کیسهای درآورد و داخل آن گذاشت. من از این کارش خیلی خوشم آمد و گفت میتواند برای ما هم تهیه کند.»
مردم روحانی مسجد را پناهگاه خود میدانند
قبل از اینکه به این مسجد بیایم در دانشگاه تربیت مدرس تدریس میکردم. در آنجا کارمندهای ضعیف، باغبانها و شرکتیها میآمدند با من و امثال من درد و دل میکردند. چون مردم به روحانی به عنوان یک پناه نگاه میکنند و او را مورد اطمینان خودشان میدانند. در آنجا هم سعی میکردم به این دسته از افراد تا جایی که در توانم است کمک کنم. زمانی که کارم را در این مسجد آغاز کردم میدیدم که این منطقه، منطقه تقریبا محرومی است و نیازمندهای زیادی دارد.
به همین دلیل تصمیم گرفتم در ابتدا خیرین را ترغیب کنم به زوجهای جوان نیازمندی که صاحب اولاد شدهاند کمک کنند. اما به مروز زمان دیدم مراجعات دیگری هم به ما میشود و نیازمندهایی هستند که کمک هایی فراتر از یک سیسمونی می خواهند. یا بیمار دارند، یا معلول در خانه دارند، یا صاحب خانه جوابشان کرده است، یا مطلقه هستند، یا همسر از کار افتاده یا فوت کرده دارند. به همین دلیل کم کم تصمیم گرفتیم که فعالیتمان را فراتر از سیسمونی کنیم.
برای خانوادههای محروم پرونده تشکیل دادیم
خانوادههای نیازمند زیاد بودند که نمیشد نسبت به درخواستهایشان بیتفاوت باشیم. از آنجایی که بودجه در اختیارمان محدود بود از خانوادهها مدارکی میخواستیم تا دال بر حرفهایشان واقعا نیازمند باشند. بعد از تایید برای آنها تشکیل پرونده دادیم. در ماههای رمضان و ایام عید آذوقهای برای آنها تدارک میدادیم. به تعداد محدود کسانی که جهزیه نیاز داشتند هم حمایت کردیم.
با همکاری شورای محل فقرا را شناسایی کردیم
با یکی از شورایاریهای محله آشنا بودم و به ایشان گفتم هر خانواده نیازمندی که در محل میشناسد را معرفی کند تا سبدغذایی که این خیر قصد دارد بدهد را بین این افراد تقسیم کنیم. ایشان هم یک لیست تهیه کرد که حتی از ٦٠ خانواده هم بالا زد و مجبور شدیم از دوستان دیگر کمک بگیریم تا این سبدها را به ٨٠ تا برسانیم. همین اتفاق موجب شد تا کار آنها نیز گسترش پیدا کند و با خانوادههای نیازمند بیشتری ارتباط بگیرند: این لیست برای ما پایه شد که از طریق آنها با خانوادههای نیازمند دیگر هم آشنا شویم. لیست به ١٤٠ خانواده هم رسید.
نیازمندیهای فقرا را اولویتبندی کردیم
اولویت بیشتر برای خانوادههایی که سرپرست زمینگیر و از کار افتاده دارند معلول و بیمار دارند است. همچنین خانوادههایی که به دلایل مختلف جدا شدهاند را تحت پوشش قرار دادیم تا به مناسبتهایی مانند شب عید، ماه رمضان، جشن غدیر، نیمه شعبان و...طوری برنامهریزی کنیم تا هر فصل یعنی سالی چهار بار آذوقههایی که بستههای کاملی هستند را در اختیار این دسته از خانوادهها قرار بدهیم.
همین فعالیتها موجب شد تا مراجعات زیاد شود اولویتبندی کردیم. اما تمام تلاشمان این است تا کسی دست خالی از مسجد بیرون نرود. با وجود آنکه در حال حاضر آمار خانوادههای نیازمندی که مسجد سیدالشهداء سعی کرده تحت پوشش خود قرار دهد به ۴۰۰ خانواده میرسد اما هر بار در نهایت میتوانند به ۱۱۰ تا ۱۲۰ نفر طبق اولویتبندیهایی که میکنند کمک رسانی کنند: «ما نمی توانیم به هر ۴۰۰ نفر کمک کنیم.
از خیرین مختلف کمک می گیریم
برخی از خیرها فقط یک بار آن هم به شکل موردی کمک میکنند. بعضیها پای ثابت هستند اما همیشه دست و بالشان برای کمک کردن باز نیست. به تعداد نیازمندهایی که داریم خیرها خیلی کم هستند. برای همین همه تقاضاها را نمیتوانیم برآورده کنیم. یا این وجود تمام تلاشمان این است که شرمنده کسی نشویم.
البته مساجد بزرگ که موقوفات قوی دارند یا در محلهای هستند که افراد متول زیادی در آن یافت میشود آنها هم کمکهای زیادی میکنند اما مسجدی مانند این مسجد که در یک منطقه تقریبا کارگرنشین قرار دارد طبیعتا میزان خیرها هم کم میشود. با اینکه کمک میکنند اما مبالغ کم است و تلاش میکنیم با ارتباطهایی که داریم پروندهها را به کسانی که تمایل دارند کمک کنند نشان بدهیم و خوشبختانه خیرینی را از این طریق توانستهایم جذب کنیم.
واسطهای برای معرفی خیرین به نیازمندان باشیم
درآمد من از طریق مسجد و سخنرانی است. از زمانی که به این مسجد آمدهام و به کارهای مردم رسیدگی میکنم فرصتی برای تدریس کردن ندارم. به همین دلیل توانی که بتوانم از هزینه شخصی به این افراد نیازمند کمک کنم ندارم. با این حال پیغمبر خدا گفته است کار خیر اگر صد دست هم بگردد همه آنها مانند دست اول ثواب خواهند برد. من هم سعی میکنم واسطهای باشم تا خیرین را به نیازمندان واقعی برسانم.