عنوان ایده

مسجدی که اولین راهپیمایی مردم را رقم زد!
در روزهای سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، همانطور که می‌خواهی تاریخ را برگ بزنی و داستان‌های انقلاب را بخوانی، اگر به خیابان شریعتی تهران قدم بگذاری، نرسیده به حسینیه ارشاد، مسجدی را خواهی دید که اولین جرقه‌های انقلاب در آن زده شد و آرام آرام به پایگاه مقاومت انقلابیون تبدیل گردید. باشگاه ایده‌پردازان مسجدی بر آن است تا در این ایام مسجد قبای تهران را بر مبنای فعالیت‌های برجسته شهید مفتح، معرفی نماید. نوشتار زیر ارائه‌ای از اهم فعالیت‌های ایشان است:
شناسنامه
نام مسجد: مسجد قبا
متولی مسجد: حاج حسینیان
سال ساخت: 1353شمسی
محل ساخت: خیابان شریعتی تهران
ایده‌های مسجد
انتخاب یک روحانی صاحب فکر و بیان
قبل از انقلاب ما در این محله‌ای که مسجد قبا، در آن قرار گرفته، شاید نزدیک به چهل سال زندگی کرده بودیم. شهید مفتح در آن زمان امام جماعت مسجد جاوید بودند. پس از مدتی که آنجا تعطیل شد، به دعوت دوستان به اینجا آمدند و با آقای مطهری و آقای بهشتی هم مشورت شد و آنها وقتی جایگاه مسجد و هیئت امنای آن را دیدند، کمک کردند تا شهید مفتح تشریف آوردند به اینجا.
نوآوری و تحول ویژگی بارز شهید مفتح
شهید مفتح واقعا یک انسان جسور، نوآور و متحول بود. مثلا یکی از کارهایی که می‌کردند، آوردن قرای مصری به ایران برای اولین بار بود که ایشان در همین مسجد قبا می‌آوردند و یک ماه رمضان کامل در اینجا قرآن می‌خواندند و بسیار جاذبه داشت، چون ایرانی‌های قرای مصری را تا آن موقع ندیده بودند. ایشان به این حد اکتفا نکردند و عبدالفتاح عبدالمقصود و نویسنده کتاب علی‌(ع) را که شش جلد است و آقای طالقانی جلد اول آن را ترجمه کرده بودند، دعوت کردند.
شخصیت‌های مختلفی می‌آمدند، از جمله سید جعفر شهیدی و آقای سید غلامرضا سعیدی کتاب‌هایی نوشته بود به نام عذر تقصیر به پیشگاه پیغمبر و قرآن که کتاب سال شد و به زبان عربی هم ترجمه شد و عبدالفتاح عبدالمقصود هم ظاهرا این کتاب را شناخته بود.
امام جماعتی که دشمن‌شناس باشد
طبقه جوان و دانشجوها دنبال مساجدی می‌گشتند که امام جماعتش زنده و پرشور و مبارز باشد و جوان‌ها را با مسائل روز آگاه کند و به قول مقام معظم رهبری، دشمن‌شناس باشد. شهید مفتح خیلی متهور بودند و تا مرز خطر و زندان می‌رفتند و آنجایی هم که با دوستانشان مشورت می‌کردند و آنها می‌گفتند که باید انعطاف به خرج داد، نهایت سعی خود را می‌کردند، از جمله جلسه‌ای هم با آقایان روحانیت مبارز از جمله آقای مطهری و بهشتی و هاشمی داشتند که در کنار مسجد قبا حلقه دیگری بودند.
تشکیل هیئتی پنج نفره برای مسجد
قبل از اینکه شهید مفتح به مسجد قبا بیایند ما یک هیئت پنج نفره بودیم که در تصمیم‌گیری‌ها کارها را با مشورت هم انجام می‌دادیم. بعد از آمدن ایشان، این هیئت روزهای دوشنبه جلسه با حضور شهید مفتح داشت که در مسجد هم برگزار نمی‌شد و هر روزی در منزل یکی از اعضا بود. ناهار می‌خوردیم و بعد از ناهار تصمیماتی می‌گرفتیم.
برنامه‌هایی مثل دعوت از قاری‌ها و عبدالفتاح و امثالهم در آنجا درباره‌شان تصمیم‌گیری می‌شد. برنامه ماه رمضان، برنامه شب‌ها، برنامه‌ریزی نماز عید فطر و آن راهپیمایی عظیمی که از آن به بعد راهپیمایی‌ها شروع شدند، همه در این هیئت انجام می‌شدند.
اولین راهپیمائی بزرگ مردم تهران بر تپه‌های قیطریه
رمضان 53 بر اساس شرح وظایفی که داشتیم در جلسه هیئت امنا مطرح کردیم که نماز عیدفطر باید در مکانی برگزار شود که مشی مبارزه در آن دنبال شود. از این رو، تپه‌های قیطریه را به دلیل وسعت جا و اشراف بر خیابان پیچ شمیران(شریعتی) انتخاب کردیم و عده زیادی از جوانان شروع به آماده‌سازی تپه‌ها برای برگزاری نماز کردند.
حدود یک هفته قبل از پایان ماه مبارک بود که شهید مفتح اعلام کردند نماز عید در تپه‌های قیطریه برگزار می‌شود. به این ترتیب روز عید فطر، با جمعیت انبوهی، الله اکبر گویان به سوی قیطریه راهپیمایی کردیم و با حضور بیش از هفتاد هزار نفر از مردم، نماز عیدفطر خوانده شد. بعد از نماز که خطبه‌های آن توسط شهید باهنر ایراد شدند، شهید مفتح در سخنانی کوتاه، با تأکید بر رهبری قاطع امام خمینی(ره)، روز پنجشنبه 57/6/16 را به عنوان تجلیل از شهدای ماه رمضان، تعطیل عمومی اعلام کردند و مردم را به راهپیمایی در این روز فراخواندند و به این ترتیب اولین راهپیمایی بزرگ مردم تهران آغاز شد.
می‌خواستند فلسفه واقعی حج پیاده شود!
شهید مفتح در سفر حج شخصیت‌هایی را که از خارج می‌آمدند، مثل همین برنامه‌هایی که آقای خسروشاهی داشتند انجام می‌داد، شهید مفتح می‌خواستند فلسفه واقعی حج را پیاده کنند. هدف از حج این است که همه مسلمانان جوامع اسلامی بیایند و درباره مشکلاتشان تبادل نظر کنند. اینها سعی می‌کردند با متفکران سایر کشورهای اسلامی ارتباط برقرار کنند و البته آن موقع مثل حالا نبود و میان افرادی که می‌رفتند، مأموران ساواک را هم می‌فرستادند که مراقب اوضاع باشند و مشکلات بعدی هم داشت.
گاهی فرد را ممنوع‌الخروج می‌کردند. گاهی ویزای مجدد نمی‌دادند. برخورد شهید مفتح هم مثل سایر علما و روحانیونی که فعالیت داشتند چه در مکه، چه در مدینه و چه در عرفات، از فلسفه واقعی حج، از کنگره بین‌المللی حج، از اهدافی که ائمه از آن حرف زده بودند و انتظاراتی که اسلام از حج دارد، شناخت و آگاهی می‌دادند.
تصمیم گرفتیم کاری زیربنایی بکنیم که بماند
در جریان کمک به جنگ زده‌های لبنان که به اتفاق آقای دکتر مفتح داشتیم، تصمیم گرفتیم کاری زیربنایی بکنیم که بماند. با آقا موسی صدر مشورت کردیم و قرار شد که یک پایگاه فرهنگی از کودکستان تا دانشگاه به وجود بیاوریم که شبانه‌روزی باشد و خانواده‌های شهدا از اول در این مجموعه قرار بگیرند و دیگر نگرانی نداشته باشند. آقا موسی صدر قبول کردند و مشورت‌هایی هم انجام شدند و یک قطعه زمین صد و پنجاه هزار متری را پیشنهاد کردند.
آقایی آنجا بود که به زمین‌های آنجا اشراف داشت. ما را برد زمینی را در کنار دریا نشانمان داد که جای بسیار زیبایی بود. قیمت آن هم مناسب بود. ارز آنجا را وقتی با پول آن موقع خودمان مقایسه می‌کردیم، خیلی مناسب بود. آن زمین را خریدیم، آمدیم به نام کنیم، گفتند نمی‌شود و قوانین لبنان به بیگانگان چنین اجازه‌ای نمی‌دهد. آقا موسی صدر گفتند این را به اسم مجلس اعلا می‌گیریم و برای مؤسسه یک شخصیت حقوقی به وجود می‌آوریم که پنجاه درصدش ایرانی باشد و پنجاه درصدش لبنانی و قوانین لبنان به این شکل اجازه می‌دهد. آن وقت هر چه را که می‌خواهید می‌توانید در اساسنامه مؤسسه ذکر کنید.
منبع: روایتی از حسین مهدیان، ابوالفضل توکلی بینا
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.