اعتکاف خانوادگی
اعتکاف خانوادگی
شنیدن عنوان اعتکاف خانوادگی به تنهایی آنقدر جذاب است که شاید لازم باشد از خود بپرسیم مگر اعتکاف هم خانوادگی میشود؟ طرحی که چندسالی است توسط حجتالاسلام شاکری ممکن شده است و مادران را با بچههای کوچک روانه مراسم اعتکاف مسجد کرده است.
جزئیات این ایده را به روایت حجت الاسلام شاکری بانی این ایده زیبا میخوانیم:
جای مادران را در اعتکاف خالی دیدیم
دقت کردیم؛ دیدیم همه اقشار میتوانند در مراسم اعتکاف شرکت کنند به جز مادرانی که فرزند کوچک دارند. بنابراین سه مسجد را هماهنگ کردیم. در یکی از مساجد قرار شد مادران همگی فرزندانشان را با خود بیاورند. اما در دو مسجد بعدی مادران همگی به تنهایی در مراسم اعتکاف شرکت کردند و ما در نزدیکی شبستان مسجد، اتاقهایی را به صورت مهدکودک همراه با مربی آماده کردیم تا کودکان را در آن سه روز حسابی سرگرم کنیم. بچهها هم هروقت دلشان برای مادرانشان تنگ میشد میتوانستند به راحتی پیش مادرانشان بروند.
تلاش کردیم تا خیال مادرها آسوده باشد
در هر مسجد ۷ مربی مهدکودک داشتیم که مدام با بچهها بازی میکردند. از نقاشی با رنگهای انگشتی گرفته تا قصه خواندن برای بچهها که ناهار و شام بچهها را نیز زحمت میکشیدند و میدادند. روز آخر هم همه بچهها را جمع کردیم و زمان دعای ام داوود بچهها را یک جای تفریحی بردیم که هم حسابی بازی کنند و هم مسجد فضای آرامی داشته باشد. در آنجا گرگم به هوا بازی میکردیم و بچهها مدام برایشان جالب بود که مرا بگیرند و مدام میگفتند حاج آقا را گرفتیم. آببازی کردیم و حسابی مرا خیس کردند. آخرکار هم این عکس را گرفتیم که حسابی معروف شد.
ماه رجب در خدمت خانوادهام
در سال ۵ نوبت زمان برای اعتکاف وجود دارد که تنها یک نوبت آن در ماه رجب در همه مساجد برگزار میشود که از همه شلوغتر است. من ترجیح میدهم این ایام را در خدمت خانوادهها باشم و از باقی ایام اعتکاف در سال برای خودم استفاده کنم.
آخ جوووون اعتکاف!
ما دوست داشتیم این مسجدزدگی از قشر جوان و نوجوان از بین برود و انس و الفت با مسجد از کودکی در بچهها به وجود بیاید و حالا هربار بچهها به مسجد میآیند دوست دارند اعتکاف باشد تا مدت زمان بیشتری را در مسجد بمانند و حالا بچهها اعتکاف را بیشتر از بقیه دوست دارند.
به قول مادرها، هربار در خانه اسم اعتکاف میآید بچهها خوشحال میشوند و میگویند:آخ جون دوباره اعتکاف!
با بچهها همبازی شویم!
روایت داریم که پیغمبر به سمت مسجد میرفت و بچهها مشغول بازی بودند. به پیغمبر گفتند با ما بازی کن. بعد به آن حضرت گفتند که شتر شود صحابه از راه رسیدند و به پیغمبر گفتند وقت نماز است. حضرت فرمودند این بچهها به من دلبستهاند. سلمان میگوید: پس چه کار کنیم؟ پیغمبر جواب دادند مرا از آنها بخر. بچهها پیغمبر را در بازی به ازای چند گردو به سلمان میفروشند. بعد از آن پیغمبر میخندد و به شوخی فرمودند قوم یوسف، یوسف را به چندین درهم میفروشد. قوم من مرا به چند گردو! تا این اندازه همبازی شدن با بچهها مهم است. بچهها باید در مسجد آزاد باشند.
اثر جیغ شما از ذهن بچه پاک نمیشود!
بعضی میگوید چرا این کار را میکنید؟ ممکن است بچهها مسجد را نجس کنند. خب چه اشکالی ندارد. نجس شد؛ تمیزش میکنیم. روایت داریم بچهای در آغوش پیغمبر بود که نجس کرد. مادرش جیغ زد. پیغمبر فرمود: آرام، آرام. اثر نجاست پاک میشود اما اثر جیغ شما از ذهن پاک نمیشود. بچهها اگر مسجد را هم نجس کنند مانعی ندارد.
ملاحظات: جهت کسب اطلاعات بیشتر و تهیه مقدمات برگزاری اعتکاف خانوادگی با سرکارخانم درویشی، شماره تلفن همراه 09128937439 تماس حاصل نمایید.