سربازان آخرالزمانی ابرهه با مسجد لولاگر چه کردند؟
سربازان آخرالزمانی ابرهه با مسجد لولاگر چه کردند؟
وقتی راجع به دوران فتنه سوال می شود اولین پاسخی که همه می گویند شرایط و فضای مهآلودی است که جامعه را در وضعیت ابهام قرار داده است. در طول سالهای گذشته بارها در رابطه با آن چه که در فتنه 88 بر این ملک و ملت گذشته شنیدهایم و شاهدان بسیار که ناظر خیانتها و جنایتهای اصحاب فتنه بودند از هتک حرمتها برای ما گفتهاند. این سوال دائما تکرار میشود که سربازان آخرالزمانی ابرهه با مسجد لولاگر چه کردند؟برای روشن شدن مرز حق و باطل در حوادث دروان فتنه یک اقدام مهم مستندسازی و تهیه تاریخ شفاهی از حوادث است.
ایده: ثبت و جمعآوری و ثبت خاطرات مسجدی از فتنه و حماسه نه دی
روایت زیر تلاشی است از جانب سید روح الله امین آبادی، وی به سراغ حسین رحماندوست یکی از شاهدان عینی واقعه رفته و گزارش مستند زیر را درباره هتک حرمت به این مسجد واکاوی نموده است. امینآبادی معتقد است "در باب آتش زده شدن مسجد لولاگر شنیدهایم ولی کمتر کسی است که از جزئیات آن حادثه شوم خبری داشته باشد... باید پای صحبت کسانی نشست که در آن روز در مسجد لولاگر بودند و به نماز ایستاده بودند که فتنهگران ریختند و مسجد را به آتش کشیدند".
در محل واقعه به گفتگو نشستیم
عصر روز 9 دی امسال به مسجد لولاگر رفتم؛ از ایستگاه متروی شهید نواب صفوی که پیاده میشوی راهی تا مسجد نیست، داخل مسجد میشوم نماز را میخوانم و با عزیزی که قرار است سخن بگویم تماس میگیرم، با گشادهرویی میآید و بعد از احوالپرسی مستقیم سر اصل مطلب میروم که چه شد؟!
آیا واقعا مسجد را آتش زدند یا آن چه گفته میشود کار ژورنالیستی است همانند آن چه که بسیاری در نشریات زنجیرهای میکنند؟! حسین رحمانی دوست عزیز ما که آن روز در مسجد بود سخن را آغاز میکند و تو گویی وسط معرکه هستی و تصور میکنی که باید بلند شوی و از خانه خدا دفاع کنی.
مسجدی که به خاطر سابقه انقلابیاش مورد کینه واقع شد
بعد از ظهر شنبه پس از انتخابات درست روز بعد از خطبههای آقا، عازم مسجد بودم، به دلیل آن که مترو فعالیت خود را تعطیل کرده بود. جمعیت بسیار زیادی در بیرون مترو و در نزدیکی مسجد تجمع کرده بودند، حدود 30 نفری اما از این جمعیت سرگردان نبودند و برنامه داشتند، شعار میدادند و تحریک میکردند. به مسجد لولاگر می رسم. احتمال میدادم که این مسجد به خاطر سابقه انقلابی آن مورد کین ضدانقلاب قرار گیرد ولی گمان نمیکردم که این کین به مرحلهای برسد که اندکی بعد شاهدش شدم.
بنیانی مرصوص در دفاع از مسجد
بسیجیهای پایگاه مسجد برای اینکه تعرضی به خانه خدا صورت نگیرد در مقابل درب ورودی صف میکشند، لباس مخصوصی دارند که آنان را از بقیه جدا میکند، با کمک این بسیجیها سعی میکنیم تا آنان که در این محل تجمع کرده و سنگپرانی میکنند بدون درگیری متفرق شوند ولی کمکم اوضاع متشنج میشود.
از آن طرف میبینیم سنگ میاندازند و از سوی دیگر میبینیم دخترکان از موتورهای موجود بنزین خالی میکنند و برای تهیه کوکتل مولوتف و پرتاب به مسجد به این اراذل میرسانند! سوی دیگر صحنه در نوع خودش جالب است، چند نفر از تونل توحید که هنوز تکمیل نشده گونیهای پر از نخاله با چند وانت بار میآوردند و در مقابل مسجد تخلیه میکنند!
گویی میخواستند پایگاه دشمن را تصرف کنند
فکر کردیم که شاید به دلیل حضور بسیجیهای روبروی مسجد اینها عصبانی شدند و اگه وارد مسجد شویم غائله ختم بهخیر خواهد شد، وارد مسجد میشویم ولی میبینیم جریتر میشوند، به سمت در ورودی مسجد هجوم میآورند و به قصد تسخیر مسجد و انگار که میخواهند پایگاه دشمن را تصرف کنند به مسجد نارنجکهای دستی و کوکتل مولوتف پرتاب میکنند، با پرتاب چند نارنجک دستی و کوکتل مولوتف به داخل مسجد فرشهای بخش بانوان، پردههای مسجد، فرش صحن و ...آتش میگیرد و یک عده از بچهها شروع به خاموش کردن شعلههای آتش میکنند.
مسجد در میان شعلههای آتش
چند خانم هم که برای نماز به مسجد آمده بودند در وسط این معرکه گرفتار میشوند و بندگان خدا به واسطه دود و خطر خفگی ناشی از آن مضطرب بودند که به یک اتاق امن منتقل میشوند، پرتاب نارنجک و کوکتل مولوتف که شدت گرفت آتشسوزی هم تشدید شد، با آب اندکی که در مسجد بود شروع به خاموش کردن شعلهها کردیم ولی با آتش گرفتن یکی از مغازههای اطراف دود زیادی وارد مسجد شد.
مهاجمین که فکر میکردند به زودی مسجد را تصرف میکنند به سمت درب ورودی هجوم میآورند که ما مجبور میشویم یک نردبان که داخل مسجد بود را جلوی در بگذاریم که نتوانند در را باز کنند که اثر میکند و اراذل موفق به ورود به داخل مسجد نمیشوند، با فارغ شدن از در به آتشسوزی داخل مسجد میپردازیم و میتوانیم آتش را مهار کنیم که بحمدالله این سبب میشود که خسارت کمی به مسجد و اموال مسجد وارد شود.
دعا و توسل پایان وضعیت قرمز
ناراحتکنندهترین بخش ماجرا اینکه وقتی مسجد مورد هجوم بود و اراذل به سمت مسجد کوکتل مولوتف، سنگ و... پرت میکردند، عدهای داخل مسجد نمیتوانستند کاری بکنند و از دود ناشی از آتشسوزی و... در حال خفگی بودند ولی دعا میخواندند و از ائمه کمک میخواستند. بالاخره با تماس با نیروی انتظامی و حضور تعدادی از بسیجیهای ناحیه مقداد فتنهگرها متواری میشوند و مسجدیها و بخصوص خانمهایی که برای نماز آمده بودند از محاصره خارج میشوند ... روز بعد که از شهرداری برای پاکسازی محل میآیند تنها 5 الی 6 ماشین نخاله از آجر گرفته تا سنگ و چوب از جلوی مسجد جمع میشود!
منبع: کیهان