جوانمرد انقلاب
جوانمرد انقلاب
مشهد شهید خون اوست و آرزویش دیدار با پرودگار هستی. اینگونه است که هر چه بنگری سراسر حیاتش را مبارزه خواهی دید، از مبارزه با نفس تا میدان جهاد اصغر. در آستانه روز روحانیت و دفاع مقدس به معرفی انسانی خواهیم پرداخت که از همان جوانی ملبس به لباس روحانیت گشت و تا لحظه شهادت، به روشنگری در همین لباس پرداخت.
شهید هاشمی نژاد، بزرگمردی که وقتی خبر شهادتش به دست امام(ره) رسید، امام وی را جوانمرد انقلاب نامیدند و فرمودند:"همچنان که از شهادت مرد جوانمرد فاضل عالم مجاهد متاثر هستیم لکن از آنجا که هر یک از این شخصیتها از دست ما برود به اسلام کمک کرده است یا به مخالفین اسلام لعن و نفرت".
طلوع
شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد فرزند سید حسن، در سال 1311 شمسی در شهرستان بهشهر از استان مازندران در خانوادهای متدین و مستضعف چشم به جهان گشود. پدرش مردی با ایمان و غیرتمند بود و یک مغازه نفتفروشی داشت و با درآمد مختصر حاصل از تلاش و زحمت فراوان، مخارج زندگی خود و خانوادهاش را تأمین میکرد. مادر وی «ساره» نام داشت که با دلسوزی و پاکدامنی به تربیت و پرورش فرزند پرداخت.
تحصیلات
سید عبدالکریم هاشمی نژاد مانند بسیاری از نخبگان تاریخ، از دوران کودکی، هوش و ذکاوت و همت و حساسیت استثنایی داشت. او تا چهارده سالگی هم درس میخواند و هم بعد از ظهرها با حضور در مغازه پدر، به کمک او میشتافت. پس از جلب رضایت پدر، به حوزه علمیه آیهالله کوهستانی در روستای کوهستان واقع در شش کیلومتری بهشهر رفت و در کنار دویست طلبه جوان این حوزه به خوشهچینی از خرمن علوم اهلبیت(ع) همت گمارد.
پس از این ایام، با کسب اجازه از محضر استاد، عازم حوزه علمیه قم شد و به ادامه تحصیل در زمینه فقه و اصول پرداخت. در قم ابتدا با شیخ علی کاشانی فریدالاسلام، آشنا شد و او را به عنوان استاد اخلاق خویش برگزید. شهید هاشمی نژاد پس از اتمام دروس متن و سطح، در درس خارج فقه و اصول حضرات آیات عظام بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) شرکت نمود و بیش از ده سال در حوزه علمیه به تحصیل و تحقیق پرداخت. دیگر اساتید وی عبارت بودند از: شهید محراب صدوقی، سیدرضا صدر، آیهالله مجاهدی، مرحوم داماد و...
سفرهای تبلیغی برای مردم
شهید هاشمی نژاد از سال 1340، با برپایی جلسات تبلیغی و وعظ به آگاهی و بیداری مردم همت گماشت. پس از جریان 15 خرداد 1342، به سفرهای تبلیغی محرم و صفر و رمضان، به شهرهای نیشابور، شهرری، چالوس میرفت و با طرح مسائل جدید، به سؤالات و مشکلات علمی و اجتماعی مردم پاسخ میگفت و اذهان آنها را نسبت به حکومت جائر زمان، روشنی میبخشید.
در شهر مشهد با تأسیس «کانون فرهنگی جوانان» آنان را با مسائل دینی و سیاسی آشنا کرد و در سال 1343 «کانون بحث و انتقاد دینی» را جهت ارشاد نسل جوان بنا نهاد. این اقدام سبب شد تا دفاع از قلمرو دین و فرهنگ اسلامی از حالت یک جانبه و تدریس و تبلیغ منبری در سطح عامه بیرون آید و جنبه مباحثه و انتقاد در سؤال و جواب رای قشر خاصی جوانان تحصیل کرده را بخود بگیرد.
اهم مباحثی که شهید در این کانون مطرح کرد سخنرانیها و خطابههایی بود درباره: فشاگری و انتقاد از فروش گوشت خوک در کشور اسلامی ایران، اعتراض به هنر دروغین و وضع هنر پیشههای فاسد و تجلیل از هنرهای اسلامی، ردّ خرافهپرستی و تقلید از غرب، انتقاد از طرح آموزش جنسی در مراکز آموزشی و فرهنگی، تحلیل نظامهای سرمایهداری و کمونیستی و اعتراض به اختلافات طبقاتی بود.
روشنگری در مسجد
فعالیت های شهید به کانون منحصر نماند و به تریبون عمومی مساجد هم کشیده شد. همزمان با دستگیری رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) در شب پانزده خرداد 1342 در قم، بسیاری از علما و روحانیون مبارز، سرشناس و طرفدار امام در دیگر شهرها دستگیر شدند که شهید هاشمی نژاد جزو آنان بود.
این نخستین بازداشت وی توسط ساواک بود. سید در ایام عاشورای هر سال در تهران به منبر میرفت. چند روز قبل از 15 خرداد، در مسجد مروی، هیئت یزدیها، بازار سرای ملا علی و هیئت حسینی تهران به منبر رفته و سخنرانیهای پرشوری علیه رژیم و در افشاگری و تحلیل ماهیت «اصلاحات شاه»، «تساوی حقوق زنان و مردان»، «وجود سانسور» و «کشتار طلاب مدرسه فیضیه» در دوم فروردین 42 ایراد کرده بود.
شیر بچه مسجد فیل
حادثه مسجد فیل از جمله حوادث مهم انقلاب اسلامی در مشهد است که پس از قیام پانزده خرداد و مهاجرت علما به تهران به وقوع پیوست. چند شب قبل از قیام 15 خرداد، آقای دانش سخنور در این مسجد منبر رفته بود؛ ولی چون در سخنانش از جریان همهپرسی لوایح ششگانه در شهرستان فردوس حمایت کرده بود، مردم از او متنفر میشوند و از ادامه منبر او جلوگیری میکنند و از هاشمینژاد دعوت میکنند تا در آن مسجد سخنرانی کند.
در شب بیستوسوم مهرماه سال ۱۳۴۲ش در سومین جلسه از این سلسله سخنرانیها، جمعیتی حدود شش هزار تا هفت هزار نفر جهت استماع سخنرانی هاشمینژاد گرد هم آمدند. ایشان با تشریح لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، از سیاستهای رژیم در تساوی ظاهری حقوق زن و مرد، بازداشت امام و دیگر علما پس از قیام پانزده خرداد و همچنین وجود اختناق و عدم وجود آزادی در کشور انتقاد کرد. اهم محورهای سخنان ایشان در این مراسم به این قرار بود:
رد مجلسین(سنا و شورای ملی) و غیرقانونی بودن آن به دلیل انتصابی بودن آنها از جانب دولت، بازداشت امام(ره)، آیتالله قمی و دیگر علما پس از حادثه پانزده خرداد ۱۳۴۲ش، قدغن کردن انتشار مقالات مجله مکتب تشیع، قرض گرفتن دولت از بیگانگان از جمله آمریکا و یهودیان(صهیونیسم)، حضور زنان در مجلس و تساوی حق زن و مرد برخلاف نظر قرآن و اسلام است، عدم وجود آزادی در کشور. در همان شبها رادیو بی بی سی اعلام کرد که در مشهد حادثه مسجد فیل را که از نادرترین حوادث میباشد "شیر بچهای در مشهد به وجود آورده است".
اهم فعالیتها؛ قبل و بعد از انقلاب
1. اعتراض به کشتار طلاب قم و برانگیختن احساسات طلاب مدرسه میرزاجعفر و مدرسه آیتالله میلانی و تظاهرات علیه رژیم پهلوی
2. تجهیز و نگهداری پادگان مشهد و پادگان لشگر 77
3. مبارزه علیه انجمن حجتیه و لیبرالها
4. دبیر کلی حزب جمهوری اسلامی مشهد
5.راه یابی به مجلس خبرگان از سوی مرد مازندران و تلاش برای تصویب قوانین حیاتی ولایت فقیه
6. تلاش برای افشای خیانتهای بنیصدر و جبهه متحد لیبرالهای سلطنتطلب و منافقین
7.حضور در مناطق جنگی اهواز و دزفول به همراه مقام معظم رهبری
غروب خونین
نقشه ترور شهید هاشمینژاد از درون سازمان منافقین طرحریزی گردید. در روز هفتم مهرماه همزمان با شهادت حضرت جوادالائمه(ع) سید عبدالکریم رأس ساعت 7 صبح به مکان حزب جمهوری اسلامی آمد و در کلاسی که دانشپژوهان انتظار او را میکشیدند، حضور یافت.
ساعت 8 صبح هنگامی که در حال خروج از کلاس بود، یکی از منافقین در حالیکه ضامن نارنجک را کشیده بود، سید را از پشت در بغل گرفت و نارنجک را جلوی شکم او قرار داد و با شدت به صورت روی زمین خوابانید چند ثانیه بعد نارنجک منفجر گردید و شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد با بدنی پاره پاره و دستهای قطع شده به خیل شهدا پیوست و پیکر پاکش در «دارالزهد» حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به خاک سپرده شد و سه روز عزای عمومی در خراسان اعلام گردید.