مدرسه این بچهها مسجد است!
مدرسه این بچهها مسجد است!
آنچه برای انسان امروز هویداست، این است که نهادهای اجتماعی فراوانی همچون مدرسه، دانشگاه، کتابخانه و دیگر نهادها را در اختیار دارد تا زندگی خود را شکل داده و سروسامان ببخشد اما وقتی به ساختارهای درونی زندگی آدمها مینگریم، آنچه توجه ما را جلب میکند انفصالی است که در بین این نهادها مشاهده میشود و نمیتواند برنامهای جامع و همه جانبه برای او مهیا سازد.
در این میان مسجد صرافان یا صنعتگران مشهد، اقدام به راهاندازی مدرسه نوین اسلامی در درون مسجد کرده است. مدرسهای که نمیخواهد تنها یک مدرسه باشد بلکه معتقد است مسجد همان مدرسه حقیقی بچههاست و تلاش میکند تا با برگزاری دروههای قرآنی و معرفتی نیروهای آینده انقلاب اسلامی را تربیت کند:
مدرسه بچهها همین مسجد است
یکی از مسائلی که همواره ذهن ما را به خود مشغول کرده بود، فراهم آوردن زمینه مناسبتری برای ارتباط با بچهها بود. ما چندین سال طرحی به صورت پارهوقت در مسجد اجرا میکردیم که بچهها سه روز در هفته، پس از کلاسهای مدرسه به اینجا میآمدند و چند ساعتی نیز ما برای آنها برنامه داشتیم. اما بعد از آن به نظرمان رسید که چه خوب است مدرسه این بچهها نیز همین مسجد باشد و این شروع کار ما بود.
ما در حال حاضر در مسجد از اول دبستان تا سوم دبیرستان دانشآموز داریم. اینها مدرسهشان، مسجد است و تمام درسهایی را که در مدرسه میبایست بخوانند، در مسجد میخوانند و مدرسه نمیروند. الان دانشآموزانی داریم که دوم و سوم دبیرستان هستند که اکثر آنها از دوم و سوم راهنمایی با ما بودهاند و از پارسال در طرح مدرسه ما حضور پیدا کردهاند. علاوه بر این دو سال است که از بچههای اول و دوم دبستان در مسجد ثبت نام میکنیم.
مدرسه را به داخل مسجد آوردیم
زمانی که به بررسی عملکرد این چند ساله و نقاط ضعف و قوتمان نگاه میکردیم، متوجه شدیم که عموما ۲ عامل در زندگی شخصی نیروها باعث میشود که تلاشهایی که ما در اینجا انجام دادهایم کمرنگتر شوند:
گاهی خانوادهها با توجه به عدم آگاهیشان نسبت به فعالیتهای ما و نکات تربیتی که ما بر روی آن تاکید داشتیم٬ رفتاری خلاف رفتار ما را انجام میداد در عمل وکار ما بیاثر میشد. گاهی هم فضای خانوادهها به جهت عواملی همچون حضور ماهواره و مسائلی از این دست، فعالیتهای ما را تحتالشعاع خودش قرار میداد.
مشکل دیگر ما فضای مدارس بود و البته اتفاقاتی که برای دانشآموز گهگاه در آنجا روی میداد باعث میشد که ما از تلاشهایمان نتیجه عکس بگیریم. قرار گرفتن دانشآموز اول و دوم دبستانی در کنار دانشآموزان پنجم دبستانی، آن هم در شرایطی که اقتضائات سنی آنها کاملا متفاوت است، سیستم آموزشی و مواردی از این دست از جمله مشکلات ما با مدارس بود.برای حل معضل اول تصمیم گرفتیم که جلسات مستمر آموزشی را برای خانوادهها٬ به صورت هفتگی برگزار کنیم و آنها را نسبت به مسائل تربیتی و رویکردهای خودمان آگاهتر کنیم. درباره مسئله دوم هم که به سراغ آوردن مدرسه به داخل مسجد رفتیم.
مهمان مسجد از اول دبستان تا دبیرستان
بچهها هر روز صبح مانند مدرسه، به مسجد میآیند. در مقطع دبستان بچهها از صبح تا ظهر در مسجد هستند و برای آنها کلاسها و برنامههای گوناگون برگزار میشود. در مقطع راهنمایی و دبیرستان برنامهها کمی گستردهتر میشود و علاوه بر اینکه از صبح تا ظهر در مسجد حضور دارند، بعدازظهرها نیز از ساعت ۴ تا ۸ نیز به اینجا میآیند. مباحث آموزشی ما برای کلیه بچهها شامل سه بخش میباشد:1. دروس مدرسه، 2.دروس حوزه، 3.قرآن، نهج البلاغه، احادیث و...
در کنار این موارد برنامههای تفریحی و ورزشی به شکل ثابت برای اینها برنامهریزی شده است. سهشنبهها برنامه هیئت مذهبی در جهت آشنایی با ائمه و توسل داریم و به صورت ثابت و هفتگی برنامه زیارت حرم مطهر رضوی را در برنامهها جانمایی کردهایم.به طور کلی ما برای مخاطبان ۴ بعد را در نظر گرفتهایم و با توجه به این ۵ بعد برای آنها برنامهریزی کردهایم.ابعاد ورزشی، علمی، اخلاقی، معنوی. برنامهریزی ما بدین گونه است که دانشآموزی که در اول دبستان وارد مسجد میشود در پایان همراه با دیپلم خود، اگر با استعداد بود بتواند دیپلمش را بگیرد، و اگر باهوش باشد تا پایه ده حوزه را خوانده بخواند و بتواند وارد درس خارج حوزه شود.
پرونده بچهها را از مدرسه نگیرید
یکی از دغدغههایی که از همان ابتدا ذهن خود ما را نیز مشغول کرد تعامل با آموزش و پرورش بود. به هر حال این امکان وجود دارد که دانشآموز پس از مدتی دیگر تمایل نداشته باشد راه را با ما ادامه دهد. آنگاه تکلیف ادامه تحصیل او چه خواهد شد؟
ما از خانوادهها خواستهایم که پرونده بچهها را از مدرسه نگیرند. یعنی درست است که بچهها در سال تحصیلی به مدرسه نمیروند، اما در پایان سال از طرف مدرسه خودشان در امتحانات شرکت کنند. راهحل دیگری که خود آموزش و پرورش نیز برای شرایط مشابه این دانشآموزان اندیشیده است، آزمون "تعیین سطح" است. این آزمون در انتهای هر سال تحصیلی از افراد متقاضی گرفته شده و با توجه به نمرات او، مقطع تحصیلی او در سال آینده تعیین میشود.
در حال حاضر نیز بچهها برای اینکه در سیستم آموزش و پروش دچار مشکل نشوند، امتحانات را به شکل متفرقه شرکت می کنند و قبول میشوند. علاوه بر تمام این موضوعات، ما مانند گذشته سیستم پارهوقت را هم در کنار تماموقت داریم که بچهها سه روز در هفته و بعد از مدرسه، در مسجد کلاس دارند.
مدل برنامههای ما مربی محور است
هدف ما در اینجا برخلاف آموزش و پرورش تربیتی است و نه آموزشی. ما از لحاظ ساختاری دو تفاوت با آموزش و پروش داریم: اولین تفاوت این است که مدل برنامههای ما مربی محور است٬ به بیان دیگر حتی در دبیرستان هم یک مربی تمام مباحث را به دانشآموز تدریس میکند. این مربی تربیتی وظیفه نظارت بر کلیه رفتارها، ارتباط مستمر با فرد و خانواده وی را دارد.
علاوه بر این در مدارس این الزام وجود دارد که شما برای هر درس میبایست تعداد ساعت مشخصی را اختصاص دهید. به عنوان نمونه ۳۲ ساعت به درس جغرافیا اختصاص داده شده است. این در حالی است که ما درس جغرافیا را در عرض ۵ جلسه به بچهها آموزش میدهیم. یک علت این سرعت این است که جمیعت کلاسهای ما نسبت به کلاسهای آموزش و پروزش بسیار کمتر است. کلاسهای ما حدودا ۱۰-۱۲ نفره است. الان تعدادی از بچههایی که مهرماه امسال دانشآموز سال سوم دبیرستان شدهاند٬ در تابستان ۵ درس سال سوم را امتحان دادهاند و قبول شدهاند.
شکل برگزاری کلاسهای ما، باعث شده است که بتوانیم از فرصتهایی که در سیستم آموزش رسمی فعلی هدر میرود استفاده کرد و به آموزشهایی بپردازیم که در مدرسه به آن توجهی نمیشود. ما تلاش میکنیم بچهها را به گونهای تربیت کنیم که خودشان به دنبال درس باشند، الان در مقاطع دبیرستان ما حدود ۶۵ درصد کار بر عهده خود فرد است و این موضوع باعث میشود که در فرد روحیه جستوجوگری نهادینه شود.
قرآن کتاب کار ما انسانها است
خداوند قرآن را برای انسان نازل کرده است. به بیان دیگر قرآن کتاب کارما انسانها است. ائمه نیز همیشه اینگونه بیان کردهاند که اگر شما پرسشی را از ما میپرسید و ما پاسخ میدهیم٬ از ما بخواهید تا آدرس قرآنی این پاسخ را به شما نشان دهیم. پرداختن به قرآن و در کنار آن آشنایی با ائمه اطهار به عنوان مفسرین وحی بسیار اثر گذار است. زیرا این ۲ مکمل یکدیگر هستند.
تلاش ما بر این است که با استفاده از قرآن و تبدیل کردن قرآن به عنوان کتاب کار بچهها٬ زندگی دینی و قرآنی را در بچهها و خانوادهها آموزش دهیم. ما در اینجا صرفا حافظ تربیت نمیکنیم. البته روخوانی قرآن را آموزش میدهیم٬ اما اصل بر تدبر و تفکر در قرآن است.
به همین جهت آموزشهایی هم چون آشنایی با قرآن و مفاهیم قرآن به گونه که خود مخاطب بتواند به تنهایی مفاهیم قرآن را از این کتاب آسمانی استخراج کند، از نظر ما اصل است. علاوه بر قرآن و مفاهیم بحثهای دیگری هم چون احکام(متناسب با سن مخاطب)، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه و کتب شهید مطهری نیز به بچهها آموزش داده می شود.