عنوان ایده

مسجد زمین تا آسمان با تئاتر شهر فرق دارد!
مسجد زمین تا آسمان با تئاتر شهر فرق دارد!
جوانان مسجد جوادالائمه، آن روزها که حتی هنوز انقلاب پیروز نشده بود و به بار ننشسته بود، کمر همت را محکم بسته بودند و قبل از آنکه اسلحه‌ها را به دست بگیرند، قلم دست گرفتند برای نوشتن، به نظم و ترتیب ایستادند برای خواندن نواهای آسمانی و تن‌پوش نمایش پوشیدند تا بر سن ساده مسجدشان، نقش حر آزاده و حجربن عدی وفادار را به نمایش بگذارند.
فرج‌الله سلحشور از جمله سرداران این سپاه پرشور بود که پرونده جوانی‌اش را با شورای نویسندگی در مسجد جوادالائمه آغاز نمود و با نمایش تئاتر حر آماده شد تا در عرصه هنر انقلابی وارد شده و طعم شیرین قصه‌های قرآنی را به قالب فیلم و سریال بریزد. باشگاه ایده‌پردازان مسجدی در اولین روز درگذشت این هنرمند انقلابی، به پاس سال‌ها مجاهدت و پرچمداری در هنر انقلابی و قرآنی، روایتی کوتاه و گزیده از دوستداران و همراهان این هنرمند گرانقدر ارائه می‌دهد:
برگی از زندگی
سال 1331 در شهر قزوین متولد شدم. تئاتر را از مسجد حضرت جوادالائمه(ع) و حضرت علی‌اکبر(ع) خیابان هاشمی شروع کردم. در کنار فرهیختگانی همچون هادی علی‌اکبری و مرحوم امیرحسین فردی حضور فعالی داشتم. تئاتر"حر" نام اولین نمایشی بود که قبل از انقلاب در مسجد حضرت علی اکبر(ع) اجرا شد و تمام مردم از جمله جوانان مسجد حضرت جوادالائمه(ع) برای تماشایش حضور پیدا کردند.
در ایام جنگ بیشتر فیلم بازی کردم و با خودم عهد کرده بودم تا جنگ هست در خدمت رزمندگان دفاع مقدس باشم. ولی توفیق رزمندگی با جامه رزمی حاصل نشد و می‌بایست همواره در قالب نیروی حوزه هنری برای تهیه گزارش در جبهه‌های حق علیه باطل حضور پیدا می‌کردم و به گونه‌ای اعلام کرده بودند حق نداریم با لباس رزمی به این میدان برویم. در آن زمان مرحوم رسول ملاقلی‌پور و محمد رضا هنرمند در کنار بنده بودند؛ حاصل این تلاش‌ها به آثاری همچون توبه نصوح، پرواز در شب، انسان و اسلحه، گورکن، مجاهدت‌های خاموش، فیلم دنیای وارونه رسید و نهایتا با فیلم اصحاب کهف و یوسف پیامبر کارهایم به سطح منطقه‌ای رسید.
قصه‌های قرآنی برای بچه‌ها
فکر می‌کنم دوازده سیزده سال داشتم که روخوانی قرآن را یاد گرفتم. آن موقع مکتب وجود داشت. گاه بعضی از بزرگان در خانه‌شان برای همسایه‌ها و بچه‌های محل کلاس می‌گذاشتند و به آنها قرآن یاد می‌دادند. قرآن را از دوازده سالگی یاد گرفتم و الحمدلله از همان زمان تا تقریباً چند سال بعد از انقلاب به بچه‌ها قرآن درس می‌دادم. یکی دیگر از کارهایی که انجام می‌دادیم این بود که قصه‌های قرآن را برای بچه‌ها می‌گفتم و قصه‌گویی می‌کردم.
بعدها مسجد جوادالائمه که مطرح و کتابخانه‌اش دایر و اعضای مسجد زیاد شد، یکی از فعالیت‌هایم گفتن قصه‌های قرآنی و قصه‌ی ائمه‌ معصومین(ع) و یاران‌شان برای بچه‌ها بود.
مسجد زمین تا آسمان با تئاتر شهر فرق دارد
در همان ایام، مذهبی‌ها در بعضی از مساجد تهران تئاتر کار می‌کردند. من هم در چندین مسجد فعالیت داشتم. یک بار در مسجد محل‌مان، مسجد حضرت علی‌اکبر(ع) در خیابان هاشمی تئاتری گذاشتند و از ما هم دعوت کردند، اما ما نپذیرفتیم، چون تئاتر را شاخه‌ای از هنر مبتذل آن زمان می‌دانستیم. اما این گروه برای بار دوم تئاتر دیگری به نام «حرّ بن یزید ریاحی» گذاشتند که در آن بازی کردم. چون معتقد بودم مسجد زمین تا آسمان با تئاتر شهر و تالار مولوی و اینها فرق می‌کند. در این‌ جور جاها کار نمی‌کردیم.
تئاتر را در مسجد جوادالائمه تمرین کردیم و در مسجد حضرت علی‌اکبر(ع) اجرا شد. ساواکی‌ها هم آمدند و آن را به هم زدند. خود حرّ را بازی می‌کردم. خلاصه عوامل حکومت تئاتر را به هم ریختند و مدتی فراری شدیم. سر و کله‌ام را مثل الان زده بودم که مرا نشناسند. در مسجد جوادالائمه همه با هم بودیم. بعضی از بچه‌ها در مسجد جوادالائمه به فوتبال علاقه داشتند که آقای فردی سرپرستی آنها را به عهده داشت. بعضی‌ها به قرآن، قصه‌گویی، دکلمه و... علاقمند بودند. از سر کار زود برمی‌گشتم و به مسجد می‌رفتم و برایشان قصه‌ی جدید تعریف می‌کردم.
فیلمی که بدآموزی داشت نمی‌دیدیم
سینما یکی از مراکز فساد این مملکت بود و پیروان انقلاب همه می‌دانستند این سینمای از غرب آمده، فاسد است و جز اینکه آب به آسیاب دشمن بریزد و راه را برای دشمن هموار کند، کار دیگری نمی‌کند. سینما چه از نظر بازیگرها و چه از لحاظ عوامل دیگرش مرکز فساد بود. به همین دلیل مردم در همان روزهای اول انقلاب تعداد زیادی از سینماها را آتش زدند.
فیلم‌هایی مثل گنج قارون، قیصر، سفر سنگ و...را می دیدیم. در مسجد برنامه داشتیم. هماهنگ و شناسایی می‌کردیم و فیلمی را می‌رفتیم که چیز بدی نباشد، بدآموزی نداشته باشد.
هشت هفت نفری حوزه هنری را درست کردیم
پس از انقلاب دیدیم اصلاً انقلاب با چیزی به نام تئاتر و سینما بیگانه است و هیچ چیزی از سینما و تئاتر سرش نمی‌شود. گفتیم اگر ما هم رها کنیم و برویم چه می‌شود؟ باید هر جور شده است، حتی به قیمت خراب شدن خودمان پای این کار بایستیم. الحمدلله خدا کمک کرد و در گام اول، نمایشنامه حرّ را در دانشگاه تربیت‌ معلم و تالار فردوسی دانشگاه تهران اجرا کردیم، اما دیدیم با این اجراهای هر چند ماه یک بار کار پیش نمی‌رود و نمی‌شود تحول ایجاد کرد. رفتیم و با چند نفر حوزه‌ اندیشه و هنر اسلامی را درست کردیم. پیش آیت‌الله امامی کاشانی رفتیم و ایشان هم از امام (ره) اجازه گرفتند.
قصه‌های سینمای اسلامی را باید خدا بنویسد
یک روزی آیت‌الله حائری اینجا نشسته بودند. گفتم: «حاج‌آقا! می‌خواهیم به سراغ قصه‌های واقعی برویم.» پرسیدند: «می‌دانی تفاوت قصه‌های واقعی و غیر واقعی چقدر است؟» پاسخ دادم: «نمی‌دانم.» گفتند: «به اندازه‌ تفاوت خدا تا بشر.» من که نمی‌فهمم چقدر است. اصلاً مگر این فاصله پر شدنی است؟ گفتند قصه‌ی واقعی را خدا می‌نویسد، من و شما نمی‌نویسیم. دیدم عجب حرف درستی است.
قصه‌های بزرگان و ائمه تا قصه‌های عادی زندگی خودمان را خدا می‌نویسد. چرا؟ چون بدون اراده‌ی خدا هیچ برگی از هیچ شاخه‌ای نمی‌افتد. همه‌ی قصه‌های واقعی نوشته‌ی خداست و خدا برای اینکه به دیگران درس بدهد، برای عده‌ای حوادثی را پیش می‌آورد، اما آنچه که من می‌نویسم، معلوم است به اندازه‌ی فهم خودم است، اما آنچه که خدا می‌گوید، خط خداست.
درباره پرچمدار سینمای انقلاب نوشتند:
مقام معظم رهبری(دامت‌برکاته): آثار پرآوازه و ماندگار این هنرمند باایمان که مرزهای کشور را درنوردیده و مایه‌ی آبرو و اعتبار هنر سینمای ایران در چشم ملت‌های دیگر گشت، بی‌گمان در شمار حسنات بازمانده از وی و موجب اجر الهی و نام نیک مردمی ایشان خواهد بود انشاءالله.
صفارهرندی: سلحشور و همراهانش جزو افرادی بودند که تئاتر و هنر را به مسجد آوردند و اولین تئاتر مسجدی را برپا کردند، افرادی در این زمینه نیز بودند که راهشان را با مسجد آغاز کردند اما در ادامه و خیلی زود از مسجد جدا شدند، اما سلحشور هیچگاه خود را جدای از مسجد و اعتقاداتش ندانست.
جمال شورجه: فرج‌الله سلحشور علمدار و پرچمدار سینمای انقلاب است. آثار او آمیخته با قرآن، شعائر دینی و سنت رسول خدا است. در طول سالیانی که ما در خدمت سلحشور بودیم او با وضو سر فیلم‌ها حاضر می شد و با وضو، فیلمنامه‌ها را می‌خواند و هیچ گاه کوچکترین خللی در باورهایش به وجود نیامد.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.