هر جا باشیم به آغوش مسجد باز میگردیم
هر جا باشیم به آغوش مسجد باز میگردیم
وقتی به فعالیت در مسجد میاندیشیم ابتدا اهمیت دارد آن چیزی که در ذهن ماست با آن چه که رواست تا در خانه الهی انجام بشود سازگاری و همخوانی داشته باشد. وقتی به سراغ مساجد موفق میرویم، یکی از بارزترین ویژگیها، حضور گسترده جوانان و نوجوانان است. در چنین مساجدی وقتی علت موفقیتها را جستجو میکنیم متوجه میشویم بیشتر کارها روی شانه جوانان میچرخد، جوانانی که مسجد را نه یک کانون فرهنگی بلکه خانه واقعی خویش میدانند.
یک نمونه بارز، مسجد امام حسن مجتبی(ع) در منطقه مشیریه تهران است که به برکت دانشجویان و جوانان فعال خود، به یکی از برترین مساجد شهر تهران تبدیل شده است. داستان این اوجگیری را به روایت بروبچههای این مسجد دنبال میکنیم:
همه چیز از مسجدی شروع شد که در آن نماز میخواندیم
یکی از برهههای حساسی که باعث شد دور هم جمع بشویم روضههای سال 73 و 74 بود. در ادامه ما که جمعی از بچههای مدارس دور و بر مسجد بودیم تصمیم گرفتیم تا شبانهروز با هم درس بخوانیم. محمل ما همان مسجدی بود که برای نماز به آنجا میرفتیم. همدردیها و رفاقتهای آن موقع بود که ما را به سرنوشت مشترکی سوق داد. نصف بیشتر بچهها، دانشگاههای تهران قبول شدند نسلی که از تحصیلات بالایی برخوردار بودند و فارغالتحصیل شدند. همان جو جوانی همراه با اخلاص و دردمندی بچهها و درد مشترکی که علیالظاهر کوچک بود باعث شد حلقه محکمی شکل بگیرد.
مسجدی که به همه رسیدگی میکند
اهالی محل مسجد اما حسن مجتبی(ع) را به همدردیها و کمکهایش می شناسند. خانوادهها تک به تک شناسایی میشدند و با استفاده از صندوقی که از طریق همین جوانان در محل پخش شده بود، برای کمک و رسیدگی به مردم محله اقدام میشد.
اوقات ناب دانشجویی در خدمت مسجد
دانشجویان مسجد امام حسن مجتبی(ع) همگی در رشتههای عالی تحصیل کرده بودند و از تخصص بالا برخوردار بودند اما اگر دقیق نگاه میکردی، میتوانستی ناب ترین و دلنشینترین لحظات دانشجوئیشان را در خدمتگذاری به همین مسجد نطاره کنی. از نظافت سرویسها بگیر تا تعمیرات مسجد، رنگکاریهای شبانهروزی و سفرههای ساده خودمانی.
از شوک خودباروی تا تولید ملی
وقتی کارها و پروژه های مسجد وسعت یافت، دانشجویان و جوانان مسجد دریافتند باید سنگری برای نسل امروز فراهم کنند تا هر روز نسل بیشتری را در خود جذب نماید، تا بتوان با تکیه بر آن آینده انقلاب را پشتیبانی کرد. شرکت در دورههای دانشآموزی و جذب دانشآموزان به مسجد، ایجاد کارگاههای مهارتآموزی همچون معرق کاری، طراحی، پل ماکارونی و... از جمله خدمات مسجد برای بچهها بود، بچههایی که قبل از رفتن به مدرسه سر سفره صبحانه مسجد درس میخواندند. از سال 85 اولین دورههای دانشآموزی شروع شد و تا الان این دورهها به 10 عدد رسیده است و 350 دانشآموز را تحت پوشش خود دارد. اختراع دستگاه اسکنر خارجی در داخل یکی از توانمندیهایی بود که توانست به مرحله تولید ملی برسد. حالا بچههای مسجد به این باور رسیدهاند.
مسجد ما بوی بهشت میدهد
اگر امروز از بچههای مسجد درباره احساسشان بپرسی، این پاسخ را خواهی شنید که آموزش زندگی نه در مدرسه بلکه همین جا و در همین جمع صمیمانه احساس میشود. میگویند آمدن ما به مسجد، اینگونه نیست که زندگی ما جداست و تنها چند ساعت برای مسجد وقت میگذاریم. بلکه برعکس زندگی ما در همین مسجد معنا میشود. زندگی اصلی مربیها و دانشآموزان در همین مسجد دنبال میشود و هر کس برای کاری به بیرون از مسجد رفت، برای ادامه زندگی به آغوش مسجد باز میگردد. برای آنها زندگی واقعی از همین مسجد شروع شد، مسجدی که بوی بهشت میدهد.