هدیهای برای فرزند در آستانه جشن تکلیف
علماء و بزرگان ما همواره نسبت به آخرت خویش دلسوز بوده و بر تربیت معنوی فرزندان خویش مراقبت داشتهاند و علی رغم مشغلههای علمی، از تربیت فرزندان صالح غافل نبودهاند. از این رو اگر در سنتهای ایشان دقت کنیم، همواره برای مرحله به مرحله زندگانی فرزندان خود، برنامه داشتهاند، همچون امام علی(ع) که به فرزند خویش امام حسن مجتبی(ع) نامه مینویسد، یا لقمان حکیم که فرزند خویش را اندرز داده و پند میدهد.
از جمله این مراحل، رسیدن فرزند به سن بلوغ و آغاز دوران بندگی و ادب دینی است. سید بن طاووس، اولین کسی است که این روز را جشن گرفته و به فرزند خویش "محمد" هدیه عطا میکند. بذل هدیه معنوی به فرزند در آغازین روز بلوغ و تببین جایگاه و اندیشه آن، مهم ترین ایدهها و هدیههای سیدبن طاووس برای همه پدارنی است که میخواهند ایامی خاطرهانگیز از دوران بلوغ، به فرزندانشان هدیه دهند:
ایده: اهداء هدیه معنوی در اولین روز رسیدن فرزند به جشن تکلیف
سید بن طاووس کتاب "کشف المحجة لثمرة المهجة" را که دست نوشته خود اوست برای فرزندش نگاشته و به او هدیه میکند. ایشان خطاب به فرزند خویش گفته است:
"اینک که خداوند بزرگ این نیک بختی را به تو عنایت کرد که در آستانۀ جشن تکلیف قرار گیری، بدان!! چون به شرف تکلیف موفق شوی، ترا بزرگترین روز و فرخندهترین جشن زندگانی است، چرا که خداوند ترا به عظمت خود را رهبری کرد و به طاعت خود گماشت و از آنجا که به فرموده مولای متقیان" بهترین سخن آن است که در آن سودی باشد". لذا به حکم پدری دلسوز بهترین سخنها را به حاصل زندگیم هدیه مینمایم.
آیه معرفت از کرم خداوند ناشی میشود، در کسب معرفت الهی و تکمیل آن بکوش و در تقویت آن مجاهده کن. خداوند چراغ خِرد را در وجود تو افروخت که به آموزش علوم بپردازی و در مقام تعلیم و تربیت، فطرت خود را با اشارات قرآنی و هدایتهای الهی نیرومند سازی.
همت بلند دار و بهترینها را از خداوند بزرگ طلب کن و درجهت توانمندی خود آموختن قرآن را اصل قرار بده و در برپایی نماز و تکالیفی که به عهده توست کوشا باش. ُانس با مردم، اَدَب، بزرگواری، حقیقتجویی، وفاداری و احسان را سرمایه زندگی خویش قرار بده و با اندیشۀ وافر در کار، درستکاری، تفکر و ژرفنگری آیندۀ خویش را تضمین کن. بهترین پندی که از پدرت باید فرا گیری، پرهیزگاری در راه خداست، بکوش که دنیا را مزرعۀ آخرت خود قرار دهی و همواره "وفا دار" به احسانهای خداوند باشی".
ایده: بیان تعبیر جشن تشریف به جای جشن تکلیف
"باید شاکر باشم که تا دیروز لایق محضر الهی نبودم که خدا با من سخن بگوید؛ لایق نبودم جزو خطاب «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» باشم، خداوند چیزی از من بخواهد، به من فرمان بدهد و من اطاعت کنم اما از امروز به حدّی رسیدم که خدای سبحان به من دستور میدهد. با من حرف میزند. مرا مخاطب قرار میدهد و این روز عید من است".
از اینروجشنی میگیرد، عدّهای را دعوت کرده، پذیرایی میکند و شیرینی میدهد. مردم میپرسند چه جشنی است؟ میگوید: "جشن تشریف است نه تکلیف. من مشرّف شدم نه مکلّف؛ چون کُلفتی(سختی) نیست، شرافت است".