حساب و کتاب مسجد با خداست
وقتی جمعهای موفق مسجدی را میبینی از خود میپرسی این صفای خانه است که این چنین همه را گردهم جمع کرده است یا صفای دوستان مسجد که دل به یک دورهمی خدائی بستهاند؟ خلوص خانه خدا سرریز کرده است یا اخلاص دلهای حاضرین در مسجد؟ اهالی مسجد جوادالائمه، اخلاص را ویژگی کار در مسجد میدانند و باور دارند مسجد خانهای است که اخلاص، اهالیاش را به همدیگر گره میزند و به خاطر همین است که کار در مسجد ماندگار است و اگر ما هم خلوص داشته باشیم چراغ مسجد هرگز خاموش نخواهد شد.
امیرحسین فردی را همه آنهایی که با مسجد جوادالائمه خاطره دارند میشناسند و خوب می دانند که مرحوم فردی بچههای مسجد را دور هم جمع کرد و با اخلاص بیمانندش، و کارهایی که هیچگاه بیتشکیلات نبود توانست بچههای مسجد را گردهم آورده و پاتوقی راه بیاندازد که هنوز هم پابرجاست:
استاد همه بچههای مسجد
امیرحسین فردی، یکی از چهرههای معروف مسجد جوادالائمه بود، استاد همه بچههای مسجد که توانست جریان ادبی مسجد را راهاندازی کرده و شورای نویسندگان مسجد را تشکیل دهد. یکی از کارهای او در روزهای قبل از انقلاب برگزاری جلسات قصهخوانی بود. ایشان قصهای کوتاه میخواند، بچهها گوش میکردند و نتایج قصهها و دیدگاههای خود را مینوشتند و در جلسه بعد به بهترین نتیجه جایزه داده میشد. او به این کار توجه میکرد و بچهها هم جریان را جدی میگرفتند. بعضی وقتها بیشتر از 150 تا 160 نفر در مراسم قصهخوانی شرکت میکردند.
تولد "بچههای مسجد"
قصهنویسی در مسجد از سال 58 شروع شد. در آن سال آقای فردی از دانشآموزان و جوانانی که آنجا میآمدند، تعدادی افراد زبده را انتخاب کرد تا جلسات قصهنویسی برگزار کنند. با وجود ریزشهایی که به طور طبیعی اتفاق میافتاد، از همان گروه اولیه قصهنویسی که همه هم دانشآموز بودند، در سال 59 اولین کتاب مستقل با نام انتشارات مسجد جوادالائمه به نام "بچههای مسجد" چاپ شد. بچههای مسجد آغاز یک حرکتی ادبی بود که از مسجد جوادالائمه آغاز شد و همان حرکت بعدها توسط حوزه هنری ادامه یافت. این ثمره جلسات قصهنویسی بود که حدود 20 سال هر دوشنبه شب در مسجد تشکیل می شد.
گلهای سرسبد شورای نویسندگی
همانطور که جلسات قصهنویسی ادامه مییافت در میانه روزهای دفاع و حماسه، سه گل سرسبد شورای نویسندگان، شربت شهادت نوشیدند."حبیبالله غنی پور"،که در صف اول قصهنویسی مسجد بود و بعدها جشنواره کتاب سال به نام او مزین گردید،"حسن جعفربیگلو" که آثارش در جنگ سوره چاپ گشت و در سال 67 در لشکر حضرت رسول(ص) و در ماههای آخر جنگ به شهادت رسید. همچنین شهید "رضا کیانی" که از کم سن و سالهای مسجد و شاگرد حبیبالله غنیپور بود و همچون استاد خود به قافله شهدا پیوست.
تاریخ بلند افتخارات مسجد
در شورای نویسندگان مسجد، میتوانستی هم جوانان را ببینی، هم نوجوانانی که آرام آرام از جاهای دیگر به مسجد آمده بودند. جوانانی همچون احمد غلامی، ناصر نادری، مهرداد غفارزاده، محمد شجاعی، مصطفی خرامان و...که از قدیمیترهای مسجد بودند. بعدها نوجوانانی همچون شهرام شفیعی، خسروباباخانی، احمد دهقان، ابراهیم زاهدی و محمدعلی قربانی هم به این جمع اضافه شدند که هر کدام کولهباری از کتاب داشتند و شاید مجموع آثارشان به 200 جلد برسد.
افتخارات شورای نویسندگی مسجد تاریخی بلند دارد که آن را الگو و نمادی برای مساجد دیگر کرده است: کتاب سال جمهوری اسلامی، حضور در رقابتهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نشریات سروش، کنگره دفاع مقدس و بنیاد حفظ آثار از این جمله هستند که همگی شایسته تقدیر قرار گرفتند.
کار تخصصی در حوزه ادبیات
در شورای نویسندگی کار به شدت تخصصی بود و بچهها کتابهای ترجمه شده خارجی را هم مطالعه میکردند. کتابخانه مسجد هم دو قسمت عمومی و تخصصص داشت و بسیار غنی بود. غالبا بچههای مسجد حقالتالیفهایشان را کتاب تهیه کرده و به کتابخانه مسجد هدیه میکردند. با اینکه جلسات اختیاری بود اما بچهها در حوزه تخصصی وارد شده و با کمک آقای فردی رفع ابهام میکردند و اگر این جلسات ادامه یافت به دلیل بزرگی و سعه صدری بود که در آقای فردی وجود داشت.
حساب و کتاب مسجد با خداست
شاید از خود بپرسیم که چطور این کار داوم آورد؟ اولین نکته این است اخلاصی که در مسجد وجود دارد جای دیگر نیست. در واقع مسجد خانه خداست و حساب و کتاب با خود خداست. در بحث مادی باید از جیبت خرج کنی و از مسجد چیزی به تو نمیرسد. خلوصی که در مسجد وجود دارد باعث میشود چنین حرکتها و فعالیتهایی صورت بگیرد.
نکته دیگر اینکه با وجود حضور بسیاری از بچهها در جبهه، این جلسات همیشه تشکیل میشد ولی حاضرین 3 یا 4 نفر بیشتر نباشند. آقای فردی همیشه این چراغ را روشن نگه داشتند و جاذبهای که ایشان داشت باعث میشد بچهها تحت تاثیر ایشان قرار بگیرند و با سعه صدری که داشتند افراد زیر یک سقف جمع بشوند. رابطه عاطفی بین بچهها باعث شده بود حین کار شدیدترین نقدها وارد شود اما در پایان با خوردن یک چای همه چیز فراموش شود.
توصیهای از مرحوم فردی
«هرگز دچار یأس نشوید؛ نباید ناامید شد. اگر می خواهید در این عرصه کار کنید، باید مشکلات را تحمل کنید؛ جنس کار، همین است و بخشی از کار، تحمل مشکلات است. قرار نیست که ما مدیریت کنیم. ما میخواهیم کار کنیم. بنده از آن نوع آدمهایی هستم که به هیچ وجه، پا پس نمیکشم و هر چه مشکلات بیشتر باشد، لذت کار بیشتر است. شما که بهتر میدانید؛ ما مأمور به تکلیف هستیم».
منبع: نشریه مسجد ما، شماره 5